رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: برخی از
خواص شرایط لازم برای اظهارنظر در مسائل روز را ندارند و گاهی تحتتأثیر نزدیکان
قرار میگیرند.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در دیداری صمیمی به
سئوالات سیاسی و اعتقادی تعدادی از دانشجویان بسیجی دانشگاه علم و صنعت پاسخ داد.
استاد حوزه علمیه قم در پاسخ به سئوال یکی از دانشجویان در
خصوص موضعگیری برخی از خواص در جریانات و حوادث اخیر بر خلاف فرمایشات مقام معظم
رهبری گفت: برخی از خواص در عرصههای فقهی، سیاسی و مدیریتی صلاحیت اظهار نظر را
نداشته و گاهی مورد تأثیر دوستان و نزدیکان خود قرار میگیرند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه هیچ توجیهی برای
حمایت از تفکرات اینگونه افراد وجود ندارد، گفت: هرگاه تقابلی بین خط ولایت فقیه
و این عده از خواص پیش آمد، علاوه بر لزوم تبعیت از ولایت فقیه، باید از رواج
افکار انحرافی جلوگیری شود.
وی ادامه داد: رفتار مقام معظم رهبری در این جریانات با
توجه به مدیریت کلان جامعه، همانند رفتار حضرت امام(ره) در خصوص نخستین رئیس جمهور
کشور بود که با نرمی و سعه صدر برخورد کردند، تا چهره واقعی آن فرد مشخص شد و
بعدها نیز اعلام کردند که از ابتدا با این شخص مخالف بودهاند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه ولی فقیه با توجه به
بصیرت و آگاهی خود افقی را مشاهد میکند که برای دیگران میسر نیست، ادامه داد: رهبری
از خواص بیان حقایقی را که میدانند مطالبه میکنند، اما خودشان به خاطر حفظ مصلحت
نظام نمیتوانند همه حقایقی را که میدانند بیان کنند و این وظیفه خواص با بصیرت
است که زمینه را برای شناساندن این عده به مردم آماده کنند.
این استاد حوزه در پاسخ به سئوال دیگری در خصوص سکوت برخی
از مراجع در جریانات اخیر گفت: مرجعیت در جامعه جایگاه والایی است تا جایی که
مسلمانان به دستور مرجع تقلید خود جان خود را با افتخار فدا میکنند و اگر این
جایگاه مخدوش شود، هیچ جایگزینی ندارد.
وی با اشاره به اینکه منظور از مراجع تقلید، آن بزرگوارانی
هستند که صلاحیت آنها برای مرجعیت اثبات شده است، ادامه داد: برخی از مراجع در
فقاهت، تقوا و عدالت در حد بالایی قرار دارند، اما مشغله علمی آنها موجب شده که در
مسائل سیاسی که نیازمند صرف وقت زیاد برای کسب تخصص است، وارد نشوند و تنها به
مسائل علمی بپردازند.
وی ادامه داد: عدهای دیگر نیز در کنار فعالیتهای خود با
دقت و حساسیت به مسائل سیاسی نیز پرداخته و با توجه به استعداد خدادادی و بصیرتشان
به تحلیل وقایع پرداخته و به روشنگری میپردازند که نتیجه فعالیتهای این مراجع با
توجه به علم، تقوا و دلسوزیشان نسبت به انقلاب، مطلوب خواهد بود، اما از کسانی که
فرصت بررسی مسائل سیاسی را ندارند نباید انتظار اظهارنظر یا ورود در اینگونه
مسائل را داشت.
عضو مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: باید حریمی برای مراجع
قائل شد و لازم است شأن و جایگاه مرجعیت حفظ شود.
آیتالله مصباح یزدی همچنین گفت: فتنه و امتحان لازمه زندگی
این دنیا است و افراد در عرصههای فردی و اجتماعی دائما مورد امتحان قرار میگیرند،
بر همین اساس هر فردی با قبول شدن در یک امتحان باید خود را برای آزمایش مشکلتری
آماده کند و در هر مرحله برای مصون ماندن از خطاها و نیافتادن در دام فتنه باید
دست توسل به سوی خداوند قادر دراز کند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) شناخت حقایق و
خودسازی را دو رکن مهم برای عبور از امتحانات و فتنهها دانست و گفت: هر کسی باید
آشنایی کافی به حکم و موضوع مسائل مبتلا به را داشته باشد، یعنی با شناخت معارف
اسلامی نسبت به حکم الهی آگاهی داشته، و با کسب بصیرت، کیفیت پیاده کردن احکام را
بشناسد.
وی رجوع به سخنان مقام معظم رهبری و پیروان خط فکری ایشان
را یکی از راههای کسب بصیرت دانست و گفت: شگردهای شیطان در این زمان به قدری
پیچیده است که حتی بعضی از افراد زیرک نیز طی حوادث اخیر در تشخیص خود دچار اشتباه
شدند.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: برای مقابله با فتنهها
آشنایی با معارف اسلامی، به تنهایی کافی نیست، همچنان که در جریانات اخیر مشاهده
شد بعضی از افراد با وجود داشتن شناخت کافی نسبت به این معارف، به وظیفه خود عمل
نکردند و این مسأله باید درس عبرتی برای ما باشد.
وی با تأکید بر لزوم خودسازی افزود: باید با خودسازی و
رعایت تقوا خود را برای مقابله با فریبهای دنیا و دنیاپرستان آماده کنیم، تا در
دامهای شهوتپرستی، مالاندوزی و قدرتطلبی نیافتیم.نظر کاربران:
امام جمعه مشهد خطاب به موسوی تصریح کرد :ایا این اظهار نظر شما شبیه بهان نیست که در عصر تاسوعا وقتی عمر سعد به لشکر خود فرمان یورش به طرف سید
الشهدا داد آنها را خیل الله نامید و فریاد زد "یا خیل الله ارکبی و باالجنه
ابشری"
حضرت آیت الله «سیداحمد علم الهدی» نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و امام
جمعه مشهد طی یادداشتی به شرح ذیل، به اتهامات وارد شده از سوی میر حسین موسوی در
بیانیه شماره 17، پاسخ داد:
"بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
علی رغم اینکه بنا دارم به انبوه فحاشی ها و دشنام هایی که
در سایت های مختلف هوادارن شما و مطبوعات وابسته نثار بنده می شود پاسخی ندهم، ولی
چون چند جمله در ارتباط با سخنرانی در روز چهارشنبه گذشته در میدان انقلاب در بیانیه
شما ملاحظه کردم، فکر کردم خاطر شما را به نکات ذیل معطوف نمایم.
1. شما این بیانیه را با سلام به ابی عبدالله شروع کرده و
نمی دانم مقصودتان کدام ابی عبدالله است اگر مقصود شما ابا عبدالله حسین است باید
عرض کنم این بیانیه شما در ابتدا دچار یک پارادوکس است شما به اباعبدالله الحسین
سلام داده اید و تصریح فرموده اید: حرب لمن حاربکم و در همان سطور اولیه افرادی که
علی رئوس الاشهاد نشان داده شدند پرچم مشکی مثلث که بر روی آن نوشته شده بود یا حسین
شهید دور سر چرخاندند و در آتش انداختند و اعلام حرب با حسین نمودند، آنها را مردم
خداجوی خواندید. آیا این اظهار شما شبیه آن نیست که در عصر تاسوعا وقتی عمر سعد به
لشکر خود فرمان یورش به طرف سید الشهدا داد آنها را خیل الله نامید و فریاد زد "یا
خیل الله ارکبی و باالجنه ابشری" (ای لشکر خدا سوار شوید به بهشت شما را
بشارت باد).
2- شما فرمودید بنده از بلندگوی دولتی صحبت کردم. یقینا
حدود دو میلیون و پانصد هزار مخاطب بنده هم در آن روز به نظر شما جمعیت دولتی
بودند و حبذا به دولتی که این همه جمعیت دارد.
شما فرمودید: بنده مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت کردم به اینکه
یک عده را حزب الله و یک عده را حزب شیطان نامیدم؛ این اشکال شما قبل از اینکه به
بنده وارد شود به خدا وارد است که در قرآن در زمان پیغمبر، امت اسلام را که به
مراتب محدودتر از جمعیت این کشور بوده اند به حزب الله و حزب الشیطان تقسیم کرده
است. چون در مورد حزب الله در آیه 56 سوره مائده که خداوند می فرماید: "و من یقول
الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون" (حزب الله را پذیرای
ولایت خدا و رسول و کسانی که ایمان آورده اند (که مقصود از الذین آمنوا در آیه قبل
است که به اتفاق سنی و شیعه بر امیرالمومنین علیه السلام تطبیق شده)) معرفی می کند
که این ولایت پذیران در امت اسلامند و در آیه 19 سوره مبارکه مجادله می فرماید:
"استحوذ علیهم الشیطان فاناهم ذکر الله اولئک حزب الشیطان الا ان حزب الشیطان
هم الخاسرون" (شیطان بر آنها مستولی شد و یاد خدا را به آنها فراموشاند آنها
حزب شیطانند). آنها که مرجع ضمیر هم در علیهم و انسانهم هستند در آیه 14 همین سوره
مشخص شده اند که می فرماید الم تر الی الذین تولوا قوما غضب الله علیهم ما هم منکم
و لا منهم و یحلفون الکذب و هم یعطمون" (آیا نمی بینی کسانی که دوستی ورزیدند
با گروهی که خدا بر آنها غضب کرده است، در حالی که این افراد نه از شمایند و نه از
آنها به دروغ قسم می خورند و از دروغ خود آگاهند) که مقصود بخشی از امت اسلام
بودند که منافق شدند و یا با یهود هم دست گردیدند پس به گفته شما خداوند در اینجا
با تقسیم امت به حزب الله و حزب الشیطان آنها را به جنگ داخلی واداشته است.
3- شما نقد فرموده اید که چرا بنده بخشی از جامعه را "بزغاله"
و "گوساله" نامیدم این تعبیر را خداوند در قرآن در دو آیه عنوان فرموده
است؛ یکی در آیه 179 سوره مبارکه اعراف: "و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و
الانس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم اذان لایسمعون بها
اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون"؛ در این آیه کسانی که دل دارند
و فهم ندارند، چشم دارند و بصیرت ندارند به چهارپایان تشبیه شده اند؛ آیا کسانی که
قدرت فهم امتیاز اصل مترقی ولایت فقیه را ندارد و با آن دشمنی می ورزند و شعار علیه
آن می دهند مصداق این اشخاص نیستند؛
آیه دوم در سوره مبارکه فرقان آیه 43 و 44 می فرماید:
"ارایت من اتخذ الهه هواه افانت تکون علیه وکیلا ام تحسب ان اکثرهم یسمعون او
یعقلون ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا» در این آیه هم کسانی که هوای نفس خود
را معبود خود قرار دهند به انعام و چهارپایان تشبیه شده اند؛ آیا کف و سوت زن های
روز عاشورای حسینی با آن قیافه های منکر، مصداق این اشخاص نیستند.
4- شما فرمودید به اینکه بنده گفتم "مردم توجه کنند
جنگ است"، مردم را به جنگ و شورش داخلی دعوت کردم؛ من این سخن را از خود
نگفتم بنده پیرو ولی فقیه زمان رهبر عظیم الشان حکیم هستم که از ابتدای این غائله
اعلام فرمودند این حرکت برنامه ریزی شده دشمن، جنگ نرم است، البته از افرادی که ضد
ولی فقیه اند، انتظار نداریم این اعلام ولایت را بپذیرند و قبول کنند.
5- شما در اینکه حقیر از آیات و روایت و اصطلاحات مذهبی در
استناد مطالب خود استفاده کردم بنده را به برخورد مراجع عظام و روحانیون فاضل تهدید
فرموده اید؛ اولا از شما تقدیر می کنم که درحوزه ای که تخصص نداشتید، وارد نشدید و
مقصود شما از روحانیون فاضل نمی دانم چه کسانی هستند، اما مراجع عظام که فرمان و
نظرشان بالای سر و چشم ماست، شاگردان امام بزرگوار رضوان الله تعالی علیه اند. بنده
در مورد "بغی" که حرکت شما را مصداق آن معرفی کردم به آیه شریفه قرآن و
تفسیر لغوی "بغی" به وسیله راغب اصفهانی در کتاب مفردات استناد کردم که
کتاب مفردات در لغت معنی قرآن از نظر تمام فرق اسلامی حجت و نص است. آیات و توقیع
شریف امام زمان به اسحاق بن یعقوب که مستند اصل ولایت فقیه معرفی نمودم، دقیقا منطبق
با استناد و استدلال استاد الفقهاء و المراجع، امام رحمه الله در بحث ولایت فقیه
در کتاب البیع است.
محارب بودن اغتشاش گران روز عاشورا مستند به حکم امام رحمت
الله علیه درباره منافقین در هنگام عملیات مرصاد بوده است؛ طبیعی است آن هایی که
فکر کردید با بنده برخورد کنند، باید در حقیقت با خدا در آیه 42 سوره مبارکه شورا
برخورد کنند و یا با امام راحل بزرگوار در کتاب البیع.
خاتمه: تمام سخنان در یک کلمه: جناب آقای موسوی «ان ربک
لبالمرصاد»
والسلام علی من اتبع الهدی
17 محرم 1431
سیداحمد علم الهدی
جمعی از نمازگزاران جمعه شیراز، دیروز پس از برگزاری نماز با تجمع در
مقابل مسجد "آتشیها"، به تبدیل شدن این مسجد به مرکز سیاسی و انبار سلاح
سرد علیمحمد دستغیب، بیانیهها و اظهارات وی اعتراض کردند و در یک اقدام
نمادین نام این مسجد را به "امام خامنهای" تغییر دادند.
برخی دانشجویان نیز پس از گذشتن از سد نیروهای
انتظامی وارد این مسجد شدند و بر مناره ها و دیوار این بنا پرچمهای "لبیک
یا خامنهای" را نصب کردند.
در نمازجمعه امروز شیراز، آیتالله ایمانی امام جمعه با بیان ماجرای
اجلاس اخیر مجلس خبرگان و بزرگواری رهبر انقلاب در جلوگیری از اخراج
علیمحمد دستغیب از مجلس خبرگان، به نقد اقدامات اخیر وی پرداخت.
مسجد آتشیها پس از آن که در روزهای گذشته از سوی مریدان علیمحمد
دستغیب، انبار سنگ، چوب و چماق برای مقابله با مردم متدین شیراز شده بود،
با مصوبه شورای تامین استان ساعت 24 شب گذشته تخلیه و تعطیل شد.
در روزهای گذشته نیز مردم شیراز در اعتراض به همراهی علیمحمد دستغیب و
یوسف صانعی با جریان فتنه و محاربین روز عاشورا در مقابل دفاتر این افراد
تجمع کرده و تابلوهای آنها را پایین آوردند.
بیانیه احمدرضا دستغیب (فرزند فخرالدین) یکی از نمایندگان مجلس مبنی بر
یزیدی خواندن مردم معترض به رفتارهای جریان علیمحمد دستغیب به شدت خشم
مردم شیراز را برانگیخته است.
علیمحمد دستغیب با شروع اعتراضات از شیراز خارج شده و به تهران آمده
است. همچنین گفته می شود تعدادی از اطرافیان وی که در روزهای گذشته به
درگیری با ماموران انتظامی پرداخته بودند، احضار و یا بازداشت شدهاند.نظر کاربران:
بسیج دانشجویی دانشگاههای تهرانبزرگ در نامهای به محسن
رضایی تاکید کردند: هیهات که فرزندان معنوی حضرت روحالله (ره) بگذارند این بار
جام زهری را به نظام بنوشانند.
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاههای تهرانبزرگ در
نامه سرگشادهای خطاب به محسن رضایی در خصوص نامه مبهم اخیر وی به مقام معظم رهبری
آورده است: حماسه حضور میلیونی ملت قهرمان و ولایتمدار ایران اسلامی که در نهم دی
سال جاری، علاوه بر آنکه این روز را در تاریخ این مرز و بوم به یادماندنی کرد، خط
بطلان برای نقشههای استکبار جهانی و پیاده نظام داخلی آن بود. حماسهای که با
الهام از مکتب سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و پیروی از خط
نورانی امامت و استمرار آن یعنی ولایت مطلقه فقیه نمایانگر است.
در بخش دیگری از این نامه خاطرنشان شده است: مردم بیدار
ایران اسلامی با حضور پرشکوه خود، ولایتپذیری و استقامت در برابر خط نفاق و کفر
را با تمام وجود و یکصدا فریاد زدند. آری مکتب حسین(ع) وسیله نجات است و این چنین
نهضت انقلاب اسلامی و راه حضرت روحالله(ره) و خون شهدا را از خطراتی که دشمن و
ایادی آشکار و نهان داخلی، آنها را تدارک دیده بودند، مصون ساخت. این مکتب است که
شعار «هیهات مناالذله» بر تارک پرچم آن میدرخشد و در آن از همراهی و همنوایی با
کفر و نفاق خبری نیست.
نویسندگان این نامه در ادامه تصریح کردند: انتشار نامه
سرگشاده جنابعالی به رهبر معظم انقلاب اسلامی، موجب ایجاد شگفتی میان مردم و
نخبگان شده است. شگفتی نه از موضع جنابعالی که تبارشناسی و واکاوی خاستگاه چنین
مواضعی چندان مشکل نیست و نمونههایی از این دست، پیش از این نیز مشاهده شده است،
بلکه شگفتی از آنروست که خود را از یک سو سرباز مردم و رهبری خواندهاید و از
سوی دیگر این چنین در تحلیلی، حماسه باشکوه ملت، به بیراهه رفتهاید. ارائه چنین
تحلیلهایی از سوی برخی محافل و اشخاص نشانگر آن است که این افراد و جریانات یا
پیام واضح رای ملت در 22 خرداد 88 را درک نکردهاند و یا آنکه منافع حزبی و گروهی
آنان با سیری غیر از خواستههای ملت گره خورده است.
شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاههای تهرانبزرگ در
این نامه تاکید کرده است: در این نامه با اشاره به صدور بیانیه اخیر یکی از سران
فتنه و ارائه برخی پیشنهادات، خواستار پاسخ مثبت نظام به سهمخواهی فتنهگران شدهاید!
ارائه چنین نظری براساس صدور بیانیه و یا شرکت برخی چهرههای سیاسی در راهپیمائی
روز چهاشنبه کاملا غیرمنطقی به نظر میرسد. اولا در هیچ جای بیانیه این فرد، اثری
از عذرخواهی از پیشگاه خداوند متعال و ملت ایران بخاطر آتشافروزی فتنهای که در
آن خون ماموران نظم و امنیت و مردم عادی جامعه به زمین ریخته شد و آبروی نظاماسلامی
مورد بازی دشمنان قرار گرفت، به چشم نمیخورد! و ثانیا اساسا آیا میتوان در برابر
کسی که بر امام(ره) عادل خروج میکند گذشت کرد؟ و ثالثا آیا گذشت 7 ماه کمی دیر بهنظر
نمیرسد؟ آنچه مسلم است، انتشار این بیانیه از سر پشیمانی و پی بردن به اشتباه که
از سر استیصال این فرد و حامیانش از سیل خروشان ملت خشمگین و داغدیده از حرمتشکنی
به ساحت مقدس است و این چنین از واهمه اقدام ملت، قدری (البته به ظاهر) عقبنشینی
کردهاند. این مسئله در قرآنکریم در وصف منافقان میفرماید: «هنگامی که به آنان
گفته شود به سوی آنچه خداوند نازل کرده و به سوی پیامبر بیائید، منافقان را میبینی
که از قبول دعوت تو (پیامبر) اعراض میکنند، پس چگونه وقتی به خاطر اعمالشان،
گرفتار مصیبتی میشوند، به سراغ تو میآیند و سوگند به خدا یاد میکنند که خواسته
ما جز نیکی و وفاق نبوده است» نساء 61-62
در بخش دیگری از این نامه خاطرنشان شده است: انتشار نامه
شما طرح موضوعاتی چون وحدت ملی و ... را که پیش از این نیز مطرح شده بود، در ذهن
متبلور میکند. آری! همه ما به وحدت و اتحاد معتقدان و ملتزمان به ولایت مطلقه در
جهت نیل به عدالت و پیشرفت این کشور اعتقاد داریم. اما آیا وحدت با فتنهگران و
اغتشاشگران و آقازادههایی که از حمایت علنی و عملی از اغتشاشات، شرم نمیکنند و
نیز خواص بیبصیرتی که گاهی با سکوت و گاهی با سخنان کنایهآمیز و حتی اشارههای
مستقیم به آتش فتنه دامن زدند، امکانپذیر است؟
بسیج دانشجویی دانشگاههای تهرانبزرگ در ادامه این نامه
تصریح کردند: ما نیز معتقدیم که اکنون زمان همکاری و همدلی است. همکاری کسانی که
به پیروی از ولایت مطلقه فقیه التزام عملی دارند نه آنهائی که در صدد تضعیف این
جایگاه هستند، نه آنهایی که رهبری را فصلالخطاب نمیدانند، نه آنهایی که زاویه
خود با ولایت را پشتیبانی و هدایت آشکار و نهان فتنه به اثبات رساندند و نه آنهائی
که آبروی نظام اسلامی را با توهمات خویش به بازی گرفتند.
نویسندگان این نامه خطاب به رضایی در ادامه بیان داشتند: پیام
حضور میلیونی مردم واضح و روشن بود! همان پیامی که ملت بارها آنرا در صحنههای
حساس فریاد زده است. فرهنگ عاشورایی دفاع از ولایت و فرهنگ علوی عدالتخواهی و
مبارزه با اشرافیگری! آیا وقت آن نرسیده است که برخی خواص بیبصیرت پنبهها را از
گوش خود درآورند. آیا گوش آنان که مدعی هستند که «اگر ملت ما را نخواهند، باید
برویم!» سنگین شده است و یا آنانکه نمیخواهند پیام شفاف و صریح ملت را درک کنند. قدرتطلبانی
که اشرافیگری را سالها در این کشور نهادینه کردند و جیب دلبستگان و اطرافیانشان
از داراییهای مستضعفان پر شده است و آقازادههایشان نیز بخشی از این ثروت نامشروع
را در راه تضعیف نظام اسلامی و اغتشاش خیابانی مصروف میدارند، چه زمانی میخواهند
پیام ملت را دریابند؟ گویی قارونصفتان از سرنوشت قارون درس نگرفتهاند!
در بخش پایانی این نامه تاکید شده است: بدون شک انتشار چنین
نامههایی جز برای تحت فشار قرار دادن رهبری و امت مسلمان برای سازش با خط نفاق و
فتنهگران و تن دادن به سهمخواهی قدرتطلبان انتشار نمییابد. اما هیهات که
فرزندان معنوی حضرت روحالله(ره) بگذارند تا آنان که جام زهر را به حضرتش
نوشاندند، بار دیگر با خلف صالحش چنین کنند. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. انصار نیوز نظر کاربران:
خبرگزاری
فارس: رهبر معظم انقلاب درباره اولین دیدار خود با شهید نواب صفوی ، رهبر
فدائیان اسلام می
گوید: باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلابی اسلامی
به وسیله نواب در من بوجود آمد وهیچ شکی
ندارم که اولین آتش را در دل ما
نواب روشن کرد.