خاتمی رفت
تحلیلی بر آخرین آرایش انتخاباتی اززبان حجت الاسلام قاسم روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن
آخرین تحولات در عرصه رقابت های انتخاباتی نشان گر آن است که چیدمان نامزدها در حال تغییر است هفته گذشته آقای میر حسین موسوی با صدور بیانیه رسمی تصمیم خودرا بر شرکت در رقابت های انتخاباتی اعلان کرد وچند روز پس از آن آقای خاتمی طی بیانیه ای از نامزدی انصراف داد! رایزنی های آقای هاشمی و برخی دیگر از سران اصلاح طلب نیز برای انصراف آقای کروبی بی نتیجه ماند. در باره آرایش انتخاباتی وعلل وعوامل انصراف آقای خاتمی نکاتی را مورد بحث قرار می دهیم:
1) آقای خاتمی قبلا اعلان کرده بود که در انتخابات آینده من یا میر حسین یکی امان خواهیم آمد، از این رو انتظار آقای خاتمی وحامیانش این بود که دیگر میر حسین نخواهد آمد، روزنامه هایشان با تیتر "خاتمی آمد" کار را تمام شده تلقی کردند ولی ناگهان " میر حسین آمد" ورؤیای شیرین آن ها را آشفته ساخت؛ از این رو بسیار طبیعی می نمود که با این تکثر در این جبهه، شکست قطعی است. اقدامات سران اصلاحات وپدر معنوی کارگزاران نیز برای اتحاد بی نتیجه ماند .زیرا کروبی شخصیتی نیست که بتواند در یک جنگ زرگری شرکت کرده باشد یا به مردم دروغ بگوید او آن قدر بر ماندنش محکم سخن گفته که انصراف از نامزدی به عمر سیاسی خود وحزبش پایان خواهد داد واو کسی نیست که این هزینه سنگین را برای به قدرت رسیدن کسانی بپردازد که در سال 84 از رقیب او هاشمی حمایت کردند.آقای میر حسین هم که در 20 سال گذشته از عرصه سیاست منزوی بوده واز خرداد 76همواره دعوت مدعیان اصلاحات را رد کرده است وامروز با احساس وظیفه ای که داشته وارد عرصه شده، نمی تواند وارد یک بازی سیاسی جنگ زرگری بشود وحیثیت خودرا بر باد دهد. از این رو برای به وحدت رسیدن راهی جز کنار کشیدن خاتمی نبود تا شاید که بخت همراهشان گردد وجریانشان به پیروزی امیدوار شود. یکی دیگر از علل کنار کشیدن آقای خاتمی استقبال سرد مردم در استان های فارس وبوشهر بود، او فکر می کرد که این بار نیز اگر از فارس شروع کند باتوجه به این که در گذشته در این استان ها بیشترین استقبال داشته ودر صد آرای او نیز از دیگر استان ها بیشتر بوده است می تواند از بیش از40شهر وبخش استان فارس، جمعیت قابل توجهی به نمایش بگذارد و نقطه خوبی برای آغاز حرکتش باشد، ولی استقبال بسیار سرد مردم نشان داد که در میان مردم زمینه ای ندارد. از سوی دیگر استقبال گسترده مردم استان ها به ویژه استان یزد (زادگاه خاتمی) از احمدی نژاد بر نا امیدی او افزود. از این رو بهترین فرصت و بهانه برای انصراف می توانست تلاش در جهت وحدت بخشیدن به جبهه اصلاحات باشد. شاید هم کنار رفتن وی دلیل دیگری داشته باشد و آن این که با آمدن خاتمی جبهه اصول گرایی بر محور احمدی نژاد متحد شد ودر صد پیروزی او افزایش یافت از آن جایی که جبهه خارج و داخل بر شکست احمدی نژاد مشترکند به این نکته امیدوارند که در صورت کنار رفتن خاتمی جبهه اصول گرایی نیز دچار تشتت شده، رقبای اصول گرا برای رقابت جدی وارد عرصه شوند واین نقش را آن ها به عهده گیرند.
2) در باره رای آوری آقای میر حسین و این که تا چه حدی می تواند برای آن ها امید آفرین باشد، اما و اگرهای زیادی وجود دارد؛ اولا: آقای میر حسین چهره ای آشنا برای نسل اول انقلاب است وبه دلیل منزوی بودن دوران 20ساله، نسل های دوم وسوم از ایشان شناخت چندانی ندارند. نسل جدید نیز باید تجربه ای از مدیریت نامزدها داشته باشد. چنین نیست که با توصیه این وآن به نامزدی رای دهند.
ثانیا: رای نسل اولی ها نیز به دلایلی در سبد میر حسین نمی ریزد، زیرا خواص، از برخی گرایش هایی که ایشان در آن روزها داشت بی اطلاع نیستند و مردمی که به او به خاطر نخست وزیری دوران امام خوشبین اند، ملاک ها امام وانقلاب را در احمدی نژاد کاملتر می بینند؛ حمایت های خاص مقام معظم رهبری نیز از رییس جمهور بر همگان آشکار وعیان است.ثالثا: آقای میر حسین همان گونه که پیش بینی می شد با شعار احمدی نژاد به میدان آمده است؛ ساده زیستی و پرهیز از اسراف در تبلیغات وسفارش های تبلیغاتی به ستاد هایش دقیقا بر گرفته از همان دستور العمل آقای احمدی نژاد در سال 84 است،از سوی دیگر، حمایت آقای خاتمی واصلاح طلبان از میرحسین، او را به یک شخصیت پارادوکسیکال ومتناقض تبدیل می کند و در نتیجه از آرای هر دو طرف باز خواهد ماند، زیرا مردمی که بخواهند به خاطرشعار ومنش احمدی نژادی به میرحسین رای دهند به اصل آن، یعنی احمدی نژاد رای خواهند داد. اصلاح طلبان نیز که به خاطر گرایش های اصلاح طلبانه بخواهند به ایشان رای دهند، اقای کروبی را که یک اصلاح طلب خالص است انتخاب می کنند، درست به همین دلیل است که خانم اشراقی همسر محمد رضا خاتمی به این نکته ظریف پی برده که حمایت خاتمی از میرحسین یک اشتباه استراتژیک است. از سوی دیگر همان طور که اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند، همه امید شان به آرای خاموش بسته است، در این صورت میر حسین چگونه می خواهد با شعارهای اصول گرایانه، محبوب آرای خاموش گردد؛ عبداله ناصری عضو مرکزیت سازمان مجاهدین (انقلاب) بر این نکته تفطن پیدا کرده وگفته است :"حضور موسوی رای نامزد اصولگرایان را کاهش نمیدهد و بعید میدانم گفتمان او مانند گفتمان خاتمی، آرای خاموش را بیدار کند." از این رو معلوم می شود تحلیل گذشته ما نیز از آرای خاموش تحلیلی درست و واقع گرایانه بوده است.
3) به نظر می رسد تلاش اصلا ح طلبان در این دوره، آب در هاون کوبیدن است واین گونه دست وپا زدن ها سودی به حالشان نخواهد داشت وهمان گونه که مغز متفکر اصلاحات زودتر از همه اعلان کرد "اصلاحات مرد " این مرده دیگر زنده نخواهد شد. بنابر این بهتر است برای همیشه فاتحه اصلاح طلبی آمریکایی را بخوانند وبه آغوش ملت باز گردند واز گذشته خود رسما عذر خواهی کنند.منبع:وبلاگ ایشان